در این صفحه نگاهی گذرا به کتاب عصر ظهور استاد علی کورانی در مورد یمن و حوادث ظهور می اندازیم تا شاید با چشم بازتری علل دخالت عربستان و آمریکا را در این جنایات ببینیم
اما مراد شیخ مفید از حتمى بودن برخى نشانه ها و مشروط بودن دسته اى دیگر
این است که وقوع تعدادى از این حوادث ، حتمى است مانند خروج سفیانى و
یمنى ، کشته شدن نفس زکیه ، صیحه آسمانى ، فرو رفتن لشکر سفیانى و غیر آن . و
تعدادى دیگر مشروط به وقوع پیشامدهاى دیگرى است که علم آن نزد خداى
سبحان و تقدیر او است . آرى او است که به گذشته و آینده و نسبت به تمام حوادث
دانا و آگاه است .
پاورقى ----------------------------------
( 1 ) ارشاد مفید ص 336 وبحار : 52 / 219 .
صفحه : 172
منظور از درفش هاى مشرق زمین ، درفش هاى سیاه خراسانى ها است که همراه
نیروهاى یمنى جهت مقابله با سفیانى که بدانجا لشکرکشى نموده وارد عراق
مى شوند .
ص 173
بخش جنبش سفیانى از آن یاد کردیم اما از مجموعه روایات چنین استفاده مى شود
که حکومت وقت عراق در آن زمان به اندازه اى ضعیف وناتوان است که نه با قواى
نظامى و نه با تکیه بر نیروى مردمى قادر به جلوگیرى از هجوم سفیانى نیست . این
حکومت حتى نمى تواند از ورود نیروهاى یمنى وایرانى که جهت رویاروئى با
سفیانى وارد عراق مى شوند ممانعت کند . اما احتمال دارد ورود نیروهاى سفیانى
به عراق با دعوت حکومت ضعیف آن کشور باشد . و شاید نبردى که لشکریان
سفیانى در دجیل و بغداد و سایر شهرهاى عراق با آن درگیر مى شوند ، جنگ و
درگیرى سفیانى با گروه هاى شورشى باشد که علیه او قیام مى کنند . از طرف دیگر ،
روایات بیانگر آن است که نیروهاى ایران و یمنى از پشتیبانى مردمى ملت عراق
برخوردارند و عراقى ها با شادمانى این نیروها را جهت تعقیب و سرکوبى قواى
سفیانى یارى مى نمایند .
ص 178
عمرو بن شمر در روایتى از امام باقر ( علیه السلام ) مى گوید : سخن از مهدى ( عج ) به میان آمد ،
حضرت فرمود : " او وارد کوفه شود در حالى که سه جناح پرچم دار با یکدیگر درگیرند ، آنها شهر را تحویل
حضرت دهند . او وارد شهر شده و بر فراز منبر قرار گیرد . اما مردم از شدت گریه متوجه گفتار وى
نشوند " ( 1 ) در این حدیث و احادیث مشابه ، منظور از کلمه کوفه عراق است و ظاهراً
باید بخشى از گروه هاى موجود در عراق یاران خراسانى و یمنى حضرت باشند
ص 189
با پاکسازى عراق توسط حضرت و ملحق شدن آن به قلمرو حکومت امام زمان و
مرکزیت یافتن آن ، دامنه فرمانروائى حضرت شامل مناطق یمن ، حجاز ، ایران ،
عراق و کشورهاى خلیج خواهد شد و بدین ترتیب حضرت مهدى ( علیه السلام ) با خاطرى
آسوده از اوضاع داخلى به سراغ دشمنان خارجى خود خواهد رفت .
ص 197
چه مى توان کرد ، وقتى که در روایات مربوط به حضرت مهدى ( علیه السلام ) و زمینه سازان
حکومت آن بزرگوار ، ایرانى ها و یمنى ها داراى سهم بسزائى بوده و کسانى هستند
که به افتخار ایجاد زمینه ظهور آن حضرت و شرکت در نهضت وى نائل مى شوند ،
ص 205
منابع حدیث شیعه علاوه بر ایرانیان ، از یمنى ها نیز بعنوان زمینه سازانِ ظهور
حضرت نام برده اند .
ص 208
بنابراین روایاتِ مربوط به مقدمات ظهور ، سه دسته هستند :
الف : روایاتِ مربوط به دولت هواداران درفش هاى سیاه که شیعه و سنّى آن را
نقل کرده اند .
ب : روایاتِ مربوط به ظهور حکومت یمنى که فقط در منابع شیعه وارد شده و
شبیه این روایات در برخى از منابع سنى ها آمده اما بیانگر ظهور یمانى پس از ظهور
حضرت مهدى ( علیه السلام ) است .
ج : روایاتى که حاکى از ظهور زمینه سازان قیام حضرتند ، بى آنکه جزئیات آنها را
مشخص نمایند . اما بزودى بیان خواهیم کرد که این روایات بطور کلى بر یارانِ
ایرانى و یمنىِ آن حضرت منطبق است که زمینه سازِ حکومتِ آن حضرتند .
روایات ، زمان روى کار آمدن حکومت یمنى ها را مشخص نموده و آنرا سال
ظهور حضرت و همزمان با خروج سفیانى یا نزدیک به آن مى داند .
ص 209
بنابراین ، حضرت در این دوره حساس نقش تقریباً کامل رهبرى خود را ایفا
نموده و با رهنمودهاى خویش حکومت هاى زمینه ساز یمنى و ایرانى را رهبرى
مى نماید و در تمام سرزمین هاى اسلامى ، با یاران خود که اولیاء خدایند ، ارتباط
برقرار مى کند .
ص 249
از سوى دیگر دو حکومت زمینه ساز ظهور حضرت ، یعنى حکومت یمن و
ایران در حوادث جهان و آگاهى افکار ملتها ، آثار سیاسى مهمى برجاى گذاشته و
نیاز شدیدى به رهنمودها و هدایتهاى آن حضرت احساس خواهد شد .
...
از روایات و از سیر طبیعى حوادث چنین برمى آید که دشمنان حضرت یعنى
سفیانى و سردمداران کفر واکنش شدیدى در برابر موجِ افکار عمومى طرفدار
حضرت نشان مى دهند و تمام توان خود را در سامان دادن به عراق و حجاز متمرکز
مى کنند که نقطه ضعف منطقه بشمار مى آیند . چرا که سران کفر در عراق از نفوذ
زمینه سازان ایرانى و ضعف حکومت مرکزى آن نگران مى شوند و در حجاز از خلأ
سیاسى و درگیرى قبایل بر سر حکومت و نفوذ زمینه سازانِ یمنى هراسان مى گردند
ص 257
ج : نیروهاى امنیتى سفیانى ، این نیروها در تعقیب فرارى مدینه از چنگال خود بوده و
پیوسته اوضاع را جهت ورود لشکر سفیانى در موقعیت مناسب ، زیر نظر دارند تا
هرگونه قیام و نهضت امام مهدى ( علیه السلام ) را از مکه ، سرکوب نمایند .
از سوى دیگر در برابر این تحرکات ، یمنى ها نیز باید در مکه و حجاز داراى
نقشى باشند . بویژه از این رو که حکومتِ زمینه ساز آنها ، چند ماه قبل از ظهور ،
تأسیس مى شود ، همچنانکه یاران ایرانى امام ( علیه السلام ) نیز در مکه باید حاضر باشند ،
بلکه خود حضرت نیز باید داراى یارانى از میان مردم حجاز و مکه و حتى نیروهاى
رژیم حجاز باشد .
ص 280
بى تردید امام زمان ( علیه السلام ) علاوه بر اسباب غیبى که خداوند در
پاورقى ----------------------------------
( 1 ) بحار : 52 / 306 .
صفحه : 292
اختیار وى قرار داده ، وسائل طبیعى را نیز مهیّا مى کند تا سخنان خود را به شکل
کامل به گوش مردم برساند و سپس یاران او بتوانند بر حرم شریف و آنگاه بر مکه
تسلط یابند و این کار به دست صدها و یا هزاران نفر از یاران یمنى ، ایرانى ، حجازى
و حتى مکّى وى که طبق روایات ، شمارى از آنان با حضرت بیعت مى کنند ، انجام
خواهد گرفت ، اینها نیروهاى انسانى و نظامى هستند که براى پیروزى نهضت
مقدس حضرت مهدى ( علیه السلام ) اقدام به کارهاى مهم و ضرورى مى نمایند و زمام امور را
در شهر مکه بدست مى گیرند و موج پشتیبانى مردمى از آن حضرت را ، به حرکتى
سامان یافته تبدیل مى کنند .
با قرار گرفتن سرزمین حجاز تحت فرمانروائى امام ، قلمرو دولت آن بزرگوار با
وجود مخالفانى در عراق ، کشورهاى یمن ، حجاز ، ایران و عراق را دربرمى گیرد .
ص 299
با توجه به تسلط امام بر حجاز ، باید خلیج نیز تحت فرمان امام درآید . این اتفاق
ممکن است با کمک ملت هاى آن منطقه و یا با پشتیبانى یاران یمنى وایرانى صورت
پذیرد .
ص 300
به احتمال قوى امام ( علیه السلام ) در این مدت به اقتضاى مصلحت ، بین حجاز ، ایران ،
عراق و یمن در رفت و آمد خواهد بود و شخصاً در نبردهاى سپاهش شرکت
نخواهد کرد مگر وقتى که ضرورت این حضور احساس شود .
ص 301
نبرد امام ( علیه السلام ) با یهود
بر اساس روایات ، چهره سیاسى منطقه ، قبل از نبرد قدس بدین گونه است :
پیروزى هاى غیر منتظره یاران حضرت در یمن ، حجاز ، عراق و احتمالا پیروزى او
بر غربى ها در منطقه خلیج ، رومى ها و غربى ها را از رویاروئى با حضرت به شدت
نگران و هراسان مى سازد .
ص 309
اما روایاتى که شمار سپاهیان حضرت را بیش از ده هزار نفر عنوان کرده اند
مربوط به لشکرى است که حضرت آنرا از مکه به مدینه اعزام مى دارد . و چه بسا
برخى از راویان ، این سپاه را با سپاهى که حضرت از عراق به سوى قدس روانه
خواهد کرد ، اشتباه گرفته اند در حالیکه فرمانده این لشکر ، شعیب بن صالح ، همان
فرمانده نیروهاى ایرانى است که لشکر آنها از مرز یک میلیون سرباز فراتر مى رود
چرا که سپاه او شامل نیروهاى ایرانى ، یمنى ، عراقى و نیروهاى سایر کشورهاى
اسلامى است . بعلاوه شمارى نیز در طول مسیر از سرزمین شام و احتمالا دیگر
نقاط به آن خواهند پیوست .
ص 314
لشکر شامل دوازده هزار سرباز است آنها بین یافا و عکّا فرود آیند . فرمانرواى آنها کشتى هایشان را به
آتش کشد و به یاران خود گوید : از سرزمینتان دفاع کنید ، آنگاه جنگ و کشتار از دو طرف آغاز شود .
سپاهیان به کمک یکدیگر بشتابد . حتى کسانى که در حضرموت یمن هستند به یارى شما آیند . در آن
هنگام خداوند با نیزه و شمشیر و تیر خود ، بر آنها هجوم آورد و به سبب آن بزرگترین کشتار در میانشان
واقع گردد " ( 2 )
ص 322