همان طوری که توی پست قبلی اشاره شد امروزه مسأله ظهور یکی از تعیین کننده ترین مسائل تأثیر گذار در منطقه و جهان هست و همین مسأله تأثیر شگرفی رو روی معادلات سیاسی و ترس های امیر های عرب داره :
مقاله ای که پیش روی شماست از رجا نیوز برداشته شده :
سوالی که در طی سه ماه جنگ در صعده بوجود آمده شدت عمل دولت مخصوصا در جنگ ششم، در قبال شیعیان الحوثی است این شدت عمل تا بدانجا پیش رفته
واقعیت موضوع اینست که دولت بعد از جنگ پنجم ـ در بهار سال گذشته ـ به این یقین دست یافت که در ارزیابی از قدرت حوثیها دچار یک اشتباه استراتژیک شده است. در سال گذشته رزمندگان الحوثی حتی جنگ را تا نزدیکی پایتخت یمن صنعا (منطقه بنی حشیش) نیز به پیش بردند. نهایتاً دولت به وساطت کشور قطر رضایت داد و موضوع موقتاً خاتمه یافت.
اما زنگ خطری که جنگ سال گذشته به صدا درآورد بیش از آنکه صنعا را هوشیار کند، ریاض و واشنگتن را بیدار نمود. به طوریکه غرب به شکلی ملموس خطر ایجاد حکومتی با ماهیت ضد آمریکایی را در مرزهای جنوبی عربستان احساس کرد. جالب اینجاست که طی این پنج جنگ عدم توانایی دولت در سرکوب شیعیان ،شافعی های جنوب را نیز برای احقاق حقوقشان به تکاپو انداخته است.در این میان زیدی ها نیز با بسیج نیروها برای حمایت از حوثی ها نقش بسزایی در پیروزی های این جنبش در روزهای اخیر داشته اند به طوریکه امروز تمام استان صعده (بجز شهر صعده و حومه) در تصرف حوثی ها قرار دارد.
توجه خوانندگان عزیز را به "گزارش مؤسسهی پژوهشی واشنگتن" که به وسیلهی «سیمون هاندرسون» تنها یک روز پس از ورود «باراک اوباما» به کاخ سفید به وی ارائه شده است جلب میکنم. در این گزارش نسبت به چگونگی تعامل با حکومت عربستان هشدار داده شده و در قسمتی از آن آمده است:"پیشبینی میشود که نظام عربستان سعودی طی 5 سال آینده شاهد تغییر و تحولات بسیار گستردهای باشد به طوریکه 5 پادشاه به ترتیب در طول این مدت بر این کشور حکومت خواهند کرد."
گفتنی است کارشناسان مسائل سیاسی و بین المللی از مدتها قبل پیش بینی کردهاند که به محض مرگ پادشاه فعلی عربستان، نبرد قدرت بر سر جانشینی وی میان شاهزادگان خاندان سلتنطی آغاز خواهد شد. اهمیت موضوع زمانی آشکار می شود که بدانیم اولین کشور متاثر از تحولات درونی در عربستان، یمن است.
واقعیت این است که غرب به خوبی دریافته که در آینده ای نزدیک عربستان دست خوش جنگ قدرت در داخل خواهد شد و این جنگ قدرت در هر اندازه ای که باشد عربستان را برای زمانی نامشخص درون گرا خواهد کرد و این درونگرایی باعث تنهایی دولت علی عبدالله صالح در سرکوب شیعیان در شمال و شافعیها در جنوب خواهد شد. البته آمریکا نیز به نوبهی خود از حامیان پشت پرده ی دولت یمن به حساب می آیند اما علنی شدن این حمایتها نه تنها کمکی به دولت یمن نخواهد کرد بلکه با توجه به روحیهی ضد آمریکایی مردم یمن سقوط حکومت را تسریع خواهد کرد. این همان نکتهای است که غرب را به این نتیجه رسانده تا عربستان را به حمایت همهجانبه از دولت علی عبد الله صالح وادار نماید تا با انجام عملیات باصطلاح "مشت آهنین" کار شیعیان را یکسره کند.
به هر حال آنچه می توان در پشت پرده جنگ همه جانبه دولت عبدالله صالح و سعودی ها علیه حوثی های یمن مشاهده کرد، همانا حفظ منافع قدرت های کنونی حاکم بر این کشورهاست.